نازیتا نفس مامان نازیتا نفس مامان ، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات کودکی نازیتا

زمستانه ......

           آماده شدی بری مهد       یه روز جمعه با دختر خاله های مامانی و بچه هاشون رفتیم نهار بیرون و بعدش رفتیم پارک کلی بازی کردین خیلی بهت خوش گذشت     داری با پرنده صحبت میکنی                   دست همو گرفتین با هم صحبت میکردین و قدم میزدین     عشق من خیلی خیلی دوست دارم     ...
27 دی 1393

من و دخترم

سلام به گل زندگی مامان   دختر نازم میخام یخورده از احوالات اینروزهامون بگم .با اینکه تو زمستون اومدیم  ولی هوا واقعا عالیه هر روز که از مهد میای میگی یه جایی بریم منم تا جایی که بتونم میبرمت بیرون ولی اگه یه روز نتونم تا غروب لج میکنی که یه جایی بریم. نسبت به قبل خیلی خانم شدی با خودت تنهایی بازی میکنی البته یه خیلی دوست خیالی داری.   چند روز پیش داشتی نقاشی میکردی گفتی دارم خدا رو میکشم پرسیدم مگه خدا چه شکلیه میگی اینا اینجوریه من خدارو دیدم . بعضی وقتها دیوار بوس میکنی میگی خدا اینجاست دارم خدارو بوس میکنم.   خیلی علاقه به کتاب داستان داری هر وقت که بریم بیرون میگی برام کتاب...
17 دی 1393
1